نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 23242
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content




.: Weblog Themes By LoxBlog :.

این مردم دل پاک دل خودرابه رهبرشان بسته اند ولی دولت مردان ازاین دل پاکی مردم سوءاستفاده می کنند.وای به روزی که رهبر حکم دهد تاگردن مقاماتی که درحق این مردم ذلم کردن بشکنیم تادرس عبرتی برای سایرین باشد.انشالله


نوشته شده در تاريخ جمعه 16 فروردين 1398برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 مالک اشتر زمان راببینید چقدرباوقار به سمت اسرائیل بی وقار نگاه می کند 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 شهريور 1395برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 قربان حرمت بی بی زینب جان


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 شهريور 1395برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 زمانه عوض شده ولی فرزندان معاویه ویزیدوشمروابن زیادوحرمله هنوز زنده اند وهنوز ازدشمنی بااهل بیت علی (ع)دست برنداشته اند ولی نمی دانند که آن موقع یاران حسین بن علی 72نفربودند ولی حالا72میلیون می باشد.زمانی که حسین بن علی به شهادت رسید لشگرشیطان دیدند که اربابشان شیطان به صورت وسرخود می زند کفتند ارباب مگرخوشحال نیستی حسین مرده است کفت من افراد راازراه بدرکردم که حسین رابکشند ولی نمی دانستم یاران حسین درراهند.آری این یاران الان فقط به لحظه ای فکرمی کنند که ولی فقیه زمان امام خامنه ای دهن باز کند وامرنماید که شیطانان روی زمین راازبین ببرید آنوقت می بینید گریه شیطان برای چه بوده وخواهد بود.مارزمندگان هشت سال دفاع مقدس درانتظار یک گلام هستیم واز فرمانده بزرگ رزم وجهاد سردارسلیمانی می خواهیم این فیض راازمانگیرد بلکه ماهم بتوانیم زره ای ازاین چشمه بنوشیم.انشاالله.

درود وخوشابحال رزمندگام دفاع ازحرمین


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 شهريور 1395برچسب:رزمندگان دفاع ازحرمین, توسط behrooz farajzadeh


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 4 آبان 1398برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

این روزفرخنده برتمام مسلمانان جهان بخصوص شیعیان جهان ومردم سیل دیده ایران مبارک باد


نوشته شده در تاريخ جمعه 16 فروردين 1398برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

تسلیت بادبرتمام شیعیان بخصوص محضرآقاامام زمان (عج )تعالی

باری آقا مارادرغمهای خودشریک دانید وبدانید سربازان امام خامنه ای نایب برحق شما ازشما دورنخواهندماند.مااهل کوفه نیستیم اماممان تنها بماند

 


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 13 مهر 1395برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 آقا چقدردرانتظاربمانیم چقدردعای سلامتی شمارابخوانیم آقاجان این همه بخاطرکناهان ماگریه می کنی وازخدا برای ما که چشمانمان بسته ونمی توانیم شماراببینیم طلب آمرزش می خواهید .تورابه جان مادرت زهرا دل وچشم ماراآنطورکه می خواهی ازخدابخواه که بازکند تابتوانیم روی ماه شما وفتنه های دشمنان رابهترببینیم .آقا ماازشهداشرمنده ایم.بخداهرروز گریه می کنم که چقدر برگناهانمان هرروز افزوده می شود که چطور ما نگاه می کنیم وحریم اهل بیت مورد تجاوز واهانت وهابیون حرامی قرارمی گیرد.چرامسئولین تعارف دارند .آزاد بزارن تا عاشقان به وظایف خود عمل کنند تااین همه بعدازشهادت دوستانمان پس از32سال بتوانیم امیدی برای ملحق شدن به آنها راداشته باشیم.سردارکمکمان کن ای یارقدیمی عشق وشهادت.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 شهريور 1395برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 هروقت سیلی خوردی بگو:یازهرا

هروقت دستت رابستند بگو:یاعلی

هروقت بی یاور شدی بگو:یاحسن

هروقت تشنه شدی بگو:یاحسین

هروقت شرمنده شدی بگو:یاعباس

ولی هروقت هم سیلی خوردی هم دسست رابستند وهم بی یاور شدی وهم تشنه شدی ودرآخرش هم شرمنده شدی ازته دل بگو امان ازدل زینب ارتحال بانوی نگهدارنده وقایع کربلا ومظلومیت اهل بیت عصمت وطهارت برعموم دوستداران تسلیت باد


نوشته شده در تاريخ جمعه 26 ارديبهشت 1393برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 باسلام خدمت دوستان وشیعیان امامت

بدون مقدمه وارد بحث می شوم موضوع براینکه فکرکنیم درجمعه آینده امام شیعیان حضرت مهدی (ع)بیاید وبه ما هم الهام شود چه باید بکنیم آیا تابه حال به این موضوع فکرکردید چه جوابی دارید وآیا می توانید باروی سفید به صورت آقا نگاه کنید سخت نیست ازهمین الان بیائید خودتان رابرای هفته بعد آماده کنید .اعمالتان ،رفتارتان،کردارتان،کفتارتان،پندارتان رادریک هفته بسنجید .آیامی توانید همانطور که دردعاهایتان طلب آمدن امام رامی خواهید،خواسته های ایشان که همانا به حق ودرستی وراه فرموده علی (ع)است رابرآورده کنید.بسمه الله شروع کنیم تا ایشان هم ازآمار واقعی مریدانشان باخبرباشن.


نوشته شده در تاريخ جمعه 26 ارديبهشت 1393برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 باسلام به تمامی دوستداران اهل بیت ومولا علی (ع)

امیدوارم این روز فرخنده وشروع راه مهدی موعود ورهبرشیعیان جهان باشد وبرتمام دوستداران این اهل بیت تبریک عرض نموده وطول عمر برمقام معظم رهبری رادارم.


نوشته شده در تاريخ جمعه 26 ارديبهشت 1393برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

خداوندا ظهور آقاامام زمانمان رازودتر برای این امت ومسلمانان جهان برسان


نوشته شده در تاريخ شنبه 27 مهر 1392برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

در روايت معروفي از اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ آمده است: «هر روزي كه انسان در آن به زشتي و گناه آلوده نگردد آن روز عيد است» چرا كه زشتي مهمترين بستر ظهور نزاع ميان آدميان است وباعث برهم خوردن آرامش دروني و بيروني انسان‏ها مي‏گردد و اين همان چيزي است كه با عيد يعني آرامش و شادماني منافات دارد .


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 آبان 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

نصایح آیةالله میرزا جواد تبریزی ره به طلاب

معمولاً طلّاب جوانى كه خدمت فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى قدس سره مى‏رسيدند، اين سؤال را مى‏پرسيدند كه: »آقا! بفرماييد چه كار كنيم كه كارهايمان مرضىّ ولى عصرعليه السلام باشد؟«

مرحوم ميرزا قدس سره قبل از هر چيزى به ظاهر طلّاب نظر مى‏كرد. اگر مى‏ديد كه لباس آنها مناسب طلبگى نيست يا موهايشان بلند است و يا فقط ته‏ريش دارند، با كمال محبت ابتدا به مشكل ظاهرى آنها مى‏پرداختند و مى‏فرمودند: »اول شكل ظاهر را بايد درست كرد. شما موظف هستيد در جامعه طورى حركت كنيد كه شكل شما با ساير جوانان متفاوت باشد. موها بايد كوتاه، ريش معمولى و لباس مناسب شأن باشد«. آن‏گاه مى‏فرمودند: اولاً طلبه بايد به تكليف خود كه شامل حلال و حرام الهى است دقت كامل داشته باشد، و با مسائل سرسرى برخورد نكند كه اين قدم اول سازندگى است.

اگر طلبه درس نخواند و شب و روز خود را به مسائل ديگر بگذراند، نه تنها خدمت به دين نخواهد كرد؛ بلكه ضربه هم خواهد زد.
 

در ثانى هر كارى را كه مى‏خواهد انجام دهد، براى خدا باشد؛ يعنى با توكل به ايزد منان كار را براى رضاى خدا انجام دهد و جز خداى متعال چيز ديگرى را مدّ نظر نداشته باشد. اگر كار خالصانه براى خدا انجام گرفت، نتيجه خواهد داد و خدا در مقابل آن اخلاصى كه در عمل صورت مى‏گيرد، درجه داده و شخص را به مرتبه‏اى والا خواهد رساند. نكته ديگر اينكه ولاى به اهل بيت‏عليهم السلام بايد همواره مدّ نظر باشد و با اخلاص كامل به ساحت مقدّس آنان عرض ادب كرده و كارى كند كه رضايت آنها در آن كار باشد و با زبان و عمل خود محبت خويش را به آنان ابراز كرده و در مقابل شبهات بايستد و از مظلوميت آنان دفاع كرده و حامى واقعى مذهب باشد.

نكته ديگرى كه مرحوم ميرزاقدس سره به طلاب جوان تأكيد مى‏كردند، درس خواندن بود كه طلبه بايد تمام وقت خود را در جهت درس صرف كرده تا بتواند به دين خدمت كند. اگر طلبه درس نخواند و شب و روز خود را به مسائل ديگر بگذراند، نه تنها خدمت به دين نخواهد كرد؛ بلكه ضربه هم خواهد زد.

مورد ديگرى كه مرحوم ميرزا قدس سره به آن توصيه مى‏كردند، توجه به معنويات در كنار درس بود و ايشان مى‏فرمود: زمانى كه ما فيضيه بوديم، نيمه شب(جهت نماز شب)مدرسه فيضيه مملو از طلبه مى‏شد به طورى كه اگر يك نفر غريبه وارد مدرسه مى‏شد، از كثرت حضور طلاب در مدرسه، تصور مى‏كرد كه وقت نماز صبح است، طلاب به شب زنده‏دارى و تهجّد بسيار مقيد بودند. طلبه بايد در جهت معنويت و خودسازى گام بردارد و از توسّل به اهل بيت‏عليهم السلام دريغ نكند. مرحوم ميرزاقدس سره معتقد بود كه نيمه شب وقت مزد گرفتن است؛ از اين رو خودشان نيمه شب‏ها با خداى خود راز و نياز مى‏كردند و با معبود، پيوند قلبى خاصى داشتند كه حركت نيمه‏شب ايشان و تهجد در حرم مطهر و مسجد امام حسن عسكرى‏عليه السلام زبانزد طلاب بود.

نكته ديگرى كه ايشان بدان بسيار اصرار داشتند، اين بود كه مى‏فرمود: طلبه علاوه بر آنكه بايد زرنگ باشد، بايد با تواضع و افتادگى حركت كند؛ خود را كسى حساب نكرده و با خلوص كامل به درس و بحث خود مشغول شود. اگر خود را كسى فرض كرد، به جايى نخواهد رسيد:

افتادگى آموز اگر طالب فيضى

هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

هیچ داری از دل مهدی خبر
گریه های هر شبش را تا سحر
او که ارباب تمام عالم است
من بیمرم , سر به زانوی غم است
شیعیان ! مهدی غریب و بیکس است
جان مولا معصیت دیگر بس است
شیعیان ! بس نیست غفلتهایمان
غربت و تنهایی مولایمان
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم
غافل از مهدی زهرا گشته ایم
منکه دارم ادعای شیعه گی
پاسخی دارم به جز شرمندگی
الهم عجل لولیک الفرج
الهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه به حضوره ای و عجل لنا ظهوره انهم یرونهو بعیدا و نراه و غریبا

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

بسم الله الرحمن الرحيم

شامل سيره و روش و روايات

امام سجاد (عليه السلام) در حج

تنظيم : سيد ميثم مصطفوي


4


مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

قال الله تبارک و تعالي في محكم كتابه:

ولله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سيلاً

از جمله عباداتي كه خداوند تبارک و تعالي وضع فرموده براي عباد خود ، حج بيت الله است كه اگر خوب به زواياي آن نگريم منتي خاص از جانب حضرت احديث بر بندگان نيازمند و ضعيف خود است. چه منتي فراتر از اين كه عبد ذليل اجازه تشرف به بارگاه ملك الملوك و رب الارباب پيدا نمايد رزقنا الله و اياكم.

حضرت باري عزاسمه همزمان با وجود عبادات كيفيت آنان را هم تشريح مي فرمايد تا انسانها از واله بودن خارج شوند و در مرتبه عبادت كه همان بفرمان محض او بودنست واقع شوند، و در اين ميان حج نيز همچون ساير عبادات بيان اصل وجوب كيفيت آنرا نيز بيان نمود كه بخشي از آيات الهي را بهمين مناسبت به خود اختصاص داده است و از آنجائيكه معصومين (عليه السلام) عدل قرآن هستند و ثقل كبير در كنار اكبر هستند علاوه بر بيان كيفيت ظاهري برگزاري عبادت به اسرار و باطن عبادت آنطور كه هست در محل اشاره فرموده اند كه


5


در اين بين عبادت شريف و چند بعدي حج در عملكرد معصومين مورد اشاره قرار گرفتند كه وجود روايات متعدد در اين زمينه حكايت از اين بيان دارد .

از جمله معصومين عزيز الوجودي كه به مناسك حج و آداب و سكنات آن اشاره فرموده و از اسرار باطن اين عبادت خاص پرده برداشته حضرت سيد الساجدين و زين العابدين امام علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب صلوات الله اجمعين است .

در نوشتار كنوني تصوير ارائه مختصر و مفيدي از دريا و مواج عمل و سيره امام زين العابدين مندرج مي باشد هر چند چون مائي كه از بندگان آن حضرتيم و دست و پا زدن به حقيقت سيره آن جابعالي را نشايد لکن از باب اطاعت امر مومن کلامي هر چند مختصر در اين باب عرضه مي داريم انشاء الله رهنمودي به ورود به اقيانوس مواج ائمه معصومين (عليهم صلوات الله و سلامه) باشد.


6


سيره : عبارتست از راه و روش وکردار جماعتي تا گروهي که پيرو ومطيع آن جماعتند از آن بهره برده و در اعمال و رفتارشان دچار سر در گمي نباشند.چه خواسته که آن رهبر از منتخبين حق تعالي باشند.

حج : زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالي كه دستور داده شده در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر كسي كه مستطيع ( 1 ) باشد يكبار واجب مي شود وجوب حج به دليل آيات قرآن و احاديث وارده از رسول اكرم (صلّي الله عليه وآله) و ائمه اطهار ثابت است حج يكي از اركان و ضروريات دين بشمار مي آيد كه ترك آن با اقرار به وجوب آن يكي از گناهان كبيره است وانكار و نهي كردن آن اگر به تكذيب پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) برگردد موجب كفر است( 2 ).

حج يعني دميده شدن روح خدا براي بار دوم به انسان. بار اولي زماني كه خدا در خاك يا گل انسان دميد و بار دوم زماني است كه انسان داخل حريم خدايي مي شود و با هر شرط انكار كه دارد دور خدا مي گردد و قربان خدا و فداي خدا مي شود يعني انگار به او مي گويد خدايا فدايت شوم دورت بگردم خدايا دوستت دارم و خواهم داشت و اين جملات زماني زيباتر مي شود كه خدا به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-مستطيع به كسي گويند كه مانع باشد وعاقل و آزاد و استطاعت راهي و مالي داشته باشد يعني راه باز باشدو به هنگام برگشت براي ادامه ي زندگي داشته باشد .

2- رساله حضرت آيت الله دستغيب (حفظه الله)65


7


اذن او دهد يعني باران چشم شروع به باريدن نمايد زبان مي گويد و چشم تائيد مي كند و با هم دل را صفا مي دهند تا مهر عشق خدائي و عهد با خدا دوباره آغاز گردد و اين بار دل بايد بگويد قالوابلي.

حج در قرآن و سنت

حج با كرامت ويژه اي كه دارد عهدي الهي است كه بدان تشرف جسته مي شود از اين رو تعبير از وجوب حج سياق خطاب امري ، آن گونه كه در مورد نماز و زكات آمده «اقيموالصلاه و اتوالزكاه»1 نيست بلكه تعبير از وجوب آن به زبان ميثاق و عهد مخصوص الهي است . ولله علي الناس حج البيت2 و نظير چنين عهدي كه در آن حكمه ي مركب از لام(لـِ) و اسم جلاله(الله) آمده و بر متعلق خود مقدم شده باشد، در عبارات ديگر سابقه ندارد. اين تعبير خاص به خوبي نمايانگر اهميت حج است ، اگرچه خداوند فرمود: روزه براي من است «الصوم لي وانا اجري عليم»3 اما حج نيز واجد روزه است ، زيرا حج گذاري كه قرباني نيابد سه روزه در حج و هفت روز در هنگام بازگشت ، روزه بگيرند ، فمن لم يجد فصيام ثلثه ايام في الحج و سبعه اذارجعتم»4.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

3-سوره بقره آيه 43

4- سوره ي آل عمران آيه ي 97

5- وسائل الشيعه ، ج 7 ص 290

6- سوره بقره آيه 196


8


حج در روايات

حضرت رسول اكرم مي فرمايند: الحج المبرور ليس كه جزاء الاجنه حج نيكو، جزايي جز بهشت ندارد .

و در جايي ديگر مي فرمايند: اذا حج الرجل بمال من غيرحله فقال لبيک اللهم لبيك ، قال الله لالبيك ، و لاسعديك هذا مردود عليك1 وقتي كسي با مال كه حلال نيست به حج رود ، هنگامي كه خدايا و لبيك مي گويد، خدا پاسخ مي دهد نه لبيك و نه سعديك اينها به تو باز مي گردد.

و نيز مي فرمايند:حجوا تستغفوا 2 حج بجا آوريد تاجي نياز شويد

حج از زبان اميرالمومنين (عليه السلام)

اي ابي عباس3، حج را براي مردم برقرار كن و ايام الله4 را به يادشان بياور صبح و شام براي آنان مجلس بگذار آن را كه تقوا مي خواهد، فتوا بوده ، به نادان علم آموز، با دانا سخن بگو ، جز زبانت به مردم پيام نده و جز رويت چيزي مانع آنان نباشد هيچ نيازمندي را از ديدن خود منع مكن ، زيرا اگر در ابتداء از درگاهت دور شد و در نهايت به حاجت خود رسيد، تو را ستايش نمي كند در مال خود كه پيش تو جمع گرديده تامل كن و آن را به صاحب عيالان و گرسنگاني كه نزديكت هستند و نيز به آنان كه تهي دست و به شدت محتاجند ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

7- نهج الفصاحه ، حديث 1648 ص 29 مجموعه كبير

8- نهج الفصاحه ، حديث 1648 ص 200 مجموعه كبير

9- ابن عباس در آن زمان عامل حضرت در مكه بود .

10- ايام الله ممكن است روزهاي نعمت و هم روزهاي نفت خدا منظور باشد .


9


بده. باقي را پيش ما بفرست تا ميان كساني كه نزد ما هستند تقسيم كنيم و بگو به مردم مكه تا از آنان كه ساكن آنجايند اجرت نستانند كه خداي سبحان مي فرمايد عاكف و بادي در آن برابرند 1 » عاكف مقيم مكه است و بادي كسي است كه به حج رهسپار مي گردد و جزو مردم مكه محسوب نمي شود خدا همه ي ما را به آنچه دوست دارد موفق گرداند والاسلام .(2)

حج زيارت كردن خانه بود * حج رب البيت مردانه بود( 3 )

يكي از وصيتهاي رسول اكرم (صلّي الله عليه وآله) به امير المومنين علي بن ابي طالب حج است «يا علي كفر بالله العظيم من هذه الامه عشره ، وعدها ، و منها و من وجد سعه فمات ولم يحج4 يعني يا علي ده نفر از اين امت به خداي عظيم كافرند و آنها را شمردند و ازآن جمله كساني هستند كه وسعت و استطاعتي پيدا كنند و بميرد و حج نرفته باشد وهمچنين امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: كسي كه ترك كند حجه الاسلام را بدون آنكه مرضي داشته باشد كه نتواند برود يا اينكه مانع او نفوذ «فلميت انشاء يهوديا او نصرانيا»5 يعني مي خواهد به دين يهودي بميرد مي خواهد به دين نصراني و نيز مي فرمايند تارك حج ازآن كساني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

11-سوره حج آيه ي 25

12- نهج البلاغه ، نامه ي 67 ص 805 مجموعه ي كبير

13- مثنوي ج 2 ص 287

14- بحارالانوار ج 72 ص121

15- بحارالانوار ، ج 99 ص 22


10


هستند كه كور وارد محشر مي شود و راه بهشت را گم مي كند «و نحشره يوم القيامه اعمي ، قال اعماه الله عن طريق الجنه»

امام محمد باقر (عليه السلام) مي فرمايند: لحجه مقبوله خير من عشرين صلاه نافله( 1 )

يك حج مقبول و پذيرفته شده از بيست نماز مستحبي برتر است.

و همچنين فرمودند: اتي آدم هذا البيت الف آتيه علي قدميه ، منها سبعماه حجه ثلاثماه عمره( 2 )

آدم هزار بار به سوي كعبه آمد 700 بار آن براي گزاردن حج و 300 بار آن براي عمره.

امام زمان نيز هر سال بر حج حاضر مي شوند و مردم را مي بينند و مي شناسند و مردم نيز او را مي بينند اما نمي شناسند والله ان صاحب هذالامر الموسم كل سنبه خير في الناس و يعرفهم ويرونه و لايعرفونه( 3 ) .

خداوند زيارت بيت الحرام را كه قبله ي مردمانش قرار داده ، واجب نمود (فرض عليكم حج بيته الحرام)4 تا چون جانوران (نيازمند و حريص) بدان راه يافته و مانند كبوتران بي پناه به آ‌ن روي مي آورند. اين از آن روست تا مردم در برابر عظمت كبريايي حق تعالي تواضع نموده ، بزرگي و عزتش را گردن نهند از ميان بندگانش كساني را برگزيد كه با شنيدن دعوت او لبيك گفته ، آن را اجابت نموده و تصديقش كردند . اينان پاي جاي پاي انبياء گذاردند ، همانند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

16- كافي ج2 ص 19-18

17-وسايل الشيعه ج8 ص 94

18- وسائل الشيعه ج 8 ص 96

19- خطبه ي اميرالمومنين درباره ي حج 419 كتاب محموعه ي كبير


11


فرشتگان طواف كننده عرش ، در بازار عبادت حق سودهاي بسيار بردند و به سمت ميعادگاه بخشش حق تعالي شتاب نمودند خداوند سبحان كعبه و اعمال حج را براي اسلام و مسلمين به شكل شعار و نشاني ويژه بر نهاد و براي پناهندگان به آن ، جايگاهي امن و مطمئن قرار داد. انجام حج و اداي حق اين واجب نمود و بندگان را (به شرط تمكين) مكلف به حج فرمود: هر كس توان بجاي آوردن حج و زيارت كعبه را دارد، خداوند اين واجب را از او مي خواهد، و اگر حق اين نعمت را بجا نياورد البته خداوند بي نياز از تمام جهانيان است (نهج البلاغه خطبه ي 1 ص419 مجموعه ي كبير)

در تفسير الميزان منافعي براي حج بيان شده از زبان امام صادق (عليه السلام) كه ذكرآن خالي از لطف نيست

در كافي به سند خود از ربيع بن خثيم روايت كرده كه گفت : امام صادق (عليه السلام) را ديدم كه داشت پيرامون كعبه طواف مي كرد، در حالي كه در محملي قرار داشت (چون سخت مريض بودند) پس ديدم كه هر وقت به ركن يماني مي رسيد دستور مي داد او را به زمين بگذارند ، دست خود را از محل بيرون مي آوردند و آن را به زمين مي كشيدند بعد مي فرمودند: بلند شويد بعد از آنكه ديدم در هر شوط( 1 ) اين كار را ترك مي كردند، عرضه داشتم ، فدايت شوم يابن رسول الله! اين كار براي شما زحمت زياد دارد فرمودند: من از خداي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

20-هريكبار دور زدن دور خانه ي خدا را شرط گويند كه از حجرالاسوه آغاز و به ان ختم مي گردد.


12


عالي اعلي شنيدم كه مي فرمود:«ليشتهدوا منافع لهم» پرسيدم منظور از اين منافع دنياست يا آخرت به فرمودند: همه ي منافع يعني دنيا و آخرت1.

اما رضا (عليه السلام) علت وجوب حج را براي محمدبن سنان چنين بيان مي كردند: علت رفتن به حج اين است كه انسان به مهماني خداي عزوجل برود و طلب حوائج و بيرون شدن از همه ي گناهان را بخواهند و نيز اينكه از گناهان گذشته توبه كند و نسبت به آينده تجديد نظر در اعمال نمايد در حج انسان موفق به بذل مال مي شود و تنش به زحمت مي افتد، و در مقابل اجر مي برد حج آدمي را از شهوات ولذات باز مي دارد و به وسيله ي عبادت به درگاه خداي عالي اعلي نزديك مي شود و آدمي را به خضوع و استكانت و اظهار ذلت در برابر آن درگاه مجبور مي كند حج دائماً آدمي را دچار سرما، گرما ، ايمني ، خوف مي كند و آدمي با اين حوادث خو مي گيرد. و نتيجه ي آثارش اين است كه اميد و ترس آدمي همه متوجه خداوند عالي اعلي مي گردد نتيجه ديگرش اينكه قساوت را از قلب وخشونت را از نفس و نسيان را از دل مي زدايد و اميد و ترس از غير خدا را مي برد و حقوق خدايي را تجديد مي كند و نفس را از فساد منع مي كند.2

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

21-تفسير الميزانج 14 ، ص532 به نقل از فروغ كافي ج 4 ص 422

22- تفسير الميزان ص 533 به نقل از عيون اخبار الرضا ج2 ص 90


13


فضائل حج :‌

1- گناهان حاجي تماماً بخشيده مي شود مثل روزي كه از مادر متولد شده باشد بلكه در بعضي اخبار وارده آمده كه تا 4 ماه بعد هم گناهي را براي حاجي نوشته نمي شود ديگر آنكه دعاي حاجي مستجاب است.(1)

2- اما صادق (عليه السلام) مي فرمايند: لو كان لاحدكم مثل ابي قبيس ذهب بنفقه في سبيل الله ماعدل الحج يعني اگر براي يكي از شماها مثل كوه ابو قبيس طلا باشد و در راه خدا بدهد با ثواب حج برابر نمي شود . ولدرهم بنفعه الحاج يعدل الفي الف در هم في سبيل الله 2 هر درهمي كه حاجي خرج مي كند برابر است با دو هزار درهم كه در راه خدا داده شود.

3- امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: صلاه فريضه تعدل عندالله الف حجه والف عمره مبرورات متقبلات( 3 ) يعني يك نماز واجب ثوابش برابر است نزد خدا با هزار حج و هزار عمره كه قبول شده باشد.

والحجه عنده خير من بيت مملو ذهبا لابل خير من

ملء الدنيا ذهبا و فضه ينفقه في سبيل الله ( 4 )

حال آنكه يك حج را نيز خدا بهتر است از يك خانه پر از طلا و نقره باشد بلكه بهتر است از يك دنيا كه پر از طلا و نقره باشد و در راه خدا انفاق مي كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

23- ثمرات الحيات ج 1 ص 386

24- بحارالانورا ج 99 ص 8

25- بحارالانوار ج 69 ص405

26- بحار الانوار ج 69 ص 405


14


و من خرج حاجا او معتمرا فله بكل خطوه حتي يرجع ماه الف الف حسنه و يمحي عند ماه الف الف سيئه و يرفع له ماه الف الف درجه1

يعني كسي كه بيرون برود به قصد حج يا عمره به هر قدم كه بر مي دارد تا برگردد «هزار هزار حسنه براي اوست ، و صدهزار هزار گناه از او محو مي شود ، و صد هزار هزار درجه براي او ثبت مي شود».

كسي كه هزار مرتبه پشت سر هم بگويد ماشاالله در همان سال به حج مي رود و اگر در همان سال روزيش نشد خداوند تاخير مي اندازد رحلتش را تا به حج برود .(2)

امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: بنده هرگاه طواف كند خانه ي خدا را هفت شوط و دو ركعت نماز بخواند و سعي كند ميان صفا و مروه خدا از براي او شش هزار حسنه مي نويسد ، و شش هزار گناه از گناهان او را مي ريزد و شش هزار درجه براي او ثبت مي كند و شش هزار حاجت او را در دنيا و اخرت روا مي كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

27- بحارالانوار ج 76 ص 372

28-ثمرات الحيات ج 1ص388


15


حقيقت حج

حقيقت حج عبارتست از قصد حرم جلال حاجي قاصد(قصد كننده) حرم حضرت رب العزه است تا خدا اذنش دهد و وارد حرم شود. پس حقفيقت حج كه چنين است، يك رهبر پيشرو مي خواهد، عالم به راه و طريق مي خواهد حالا كه مي خواهد برود نبايد خود سر باشد و چنين كسي مومن و وارسته است علم و عمل و پرهيز از پرستش نفس و راحله مي خواهد ، كه آن صبر است. ملاقات رجال الله و زيارت اولياء و ذريه و صالحين و ذريه آنها.

نماز را اعتنا كند مستحبات و مخصوصاً مستحبات نماز را برخود لازم بداند .

اعمال حج هر كدامش يك حقيقتي دارد :

1- احرام بستن : يعني من مجرد شدم از لباس توهم و خيال ، از لباس خود بيني ، و پوشيدم لباس احرام را ، ذلت خود را بر خودم شاهد مي گيرم و لباس مي پوشم كه باعث ذل من باشد خدايا توبه كردم ، ديگر رو به كسي ديگري نمي آورم ، چون اين مكان فرقي با قيامت كبري ندارد آنجا ناظر خداست جواب گو من ، اينجا هم ناظر خداست و جوابگو من .

2- تبيه: حاجي تبيه مي گويد، اجابت ساحت قدس ربوبي كه گفت بيائيد طرف من، بيائيد زيارت خانه ي من ،‌جمع شويد . حاجي جواب خداي عالي اعلي را مي خواهد .

16


3- حرم: ابتداء كه وارد حرم مي شود رحم خدا را قطعي بداند، فضل خدا را قطعي بداند، نعم پروردگار را قطعي بداند عضو خدا را قطعي بداند ولي ازآن طرف گناهان را به ياد آورد معاصي را بياد آورد عهد شکني ها را بياد آورد پس بايد بين خوف و رجا باشد و بعد وارد به كعبه مي شود وارد در ملكوت سماوات ورود در اتصال به عوالم عقلي است بايد مواظف باشد و متوجه باشد كه در فكرش ، در قلبش كه رسيده به حرم خداي متعال و كسي كه وارد حرم خداي عالي اعلي شده ايمن است (ومن دخله كان آمنا)

4- طواف: حاجي طواف را آغاز مي كند، آماده مي كند خودش را براي فدا شدن در راه محبوب خود ، طواف كه مي كند و دور مي زند، يعني دارد آسمانهاي 7 گانه را با دور زدن طي مي كند تا به ملائك برسد. چون مردم نمي توانند ابتداء به پاي ملائك يا به درجه ي ملائك برسند امر كردند كه در خانه ي پايين (كعبه) بگرديد تا تدريجاً شبيه ملائك بشويد .

زماني كه حجرالاسوه را لمس مي كند، موقعي كه مي خواهد به حجر سلام دهد سه معنا دارد : 1- تسليم شدن نسبت به حضرت حق تعالي و بيعت براي اراده نكردن به گناه 2-تصميم بر عدم معصيت و اراده نكردن معصيت 3- وفادار بودن به حضرت حق و عهد شكني نكردن .

5- سعي بين صفا و مروه: در كنار بيت الله مثالي است براي رفت و آمد بنده به دور خانه پادشاه خدايا در خدمت كردنم راست مي گويم و غل و غشي ندارم خدايا مي روم ، مي آيم تا آقايي و بزرگواريت در حق من ، در حق عقل


17


من ،در حق ايمان من ، درحق يقين من ، هزار برابر نمائي ، بار اول مي روم اگر نبخشيدي دوباره مي آيم ، دوباره مي آيم تا قبولم كني ، قبولم كن خدايا .

6- وقوف عرفات: مثل صحراي قيامت ، مثل جمعيت محشر ، هركس انتظار مي كشد ، هركس دنبال امام خودش است ، اجتماع امم با انبياء اجتماع امم با ائمه و... .مومنين ، مستغفرين ، همه دست به دعا بر مي دارند و گمان مكن كه خداوند دست رد به سينه ات مي زند .

بعد ازآن به مشعر الحرام مي روي اگر زوار و حاجي به درگاه پروردگار عالي اعلي تضرع، طلب و جديت داشت به او اجازه مي دهند قرباني كند و وظيفه مني را انجام دهد آنوقت از ذنوب طاهر مي شود و لايق زيارت خانه ي خدا مي شود و مي چسبد به پرده ي خانه ي خدا و اظهار كوچكي و ذلت مي كند و اميد دارد كه خداي عزوجل جرمش را ببخشد هروله مي كند يعني از عيوب نفس خود مي خواهد فرار كند يعني خدايا مي خواهم گناهانم ريخته شود .

7- رمي حجرات سه گانه ، شيطان بزرگ ، شيطان كوچك و شيطان متوس ، نفسي كه تسخير بالله همش لغو مي گويد : «اماره بالسوء» «نفس لوامه» هر ساعت يك طرف مي رود، توبه كرده گناه نكند ، دروغ نگويد ، زياد حرف نزند، زياد نخورد، هر ساعت يك بازي مي تراشد بر مي گردد، و خلاصه يك حال ندارد به اينها سنگ مي زند كه اينها بيايند بيرون بفروش حيوانيت وهواي نفس خود را.


18


گر برسر كوي عشق ما كشته شدي

شكرانه بده كه خون بهاي تو منم 1

انواع حج

حج بر سه قسم است :

تمتع: وظيفه كساني است كه 16 فرسخ از مكه دور باشند.

قران و افراد: وظيفه كساني كه اهل مكه يا اطراف آن تا كمتر از 16 فرسخ باشند .

اعمال حج

صورت حج تمتع اجمالاً:

1.احرام

2.طواف كعبه

3.نماز طواف

4.سعي بين صفا و مروه

5.تقصير يعني گرفتن قدري از مو يا ناخن

(چون محرم ازاين اعمال فارغ شدآنچه براو بواسطه احرام بستن حرام شده بود حلال مي شود.)

حج تمتع مركب است از 13 عمل :

1.احرام بستن در مكه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

29- مناسك حج حضرت آيت الله سيد علي محمد دستغيب ص 10-5


19


2.وقوف عرفات

3.وقوف به شعرالحرام

4.انداختن سنگريزه به جمره عقبه درمني

5.قرباني در مني

6.تراشيدن سر يا تقصيد در مني

7.طواف زيارت در مكه

8.دو ركعت نماز طواف

9.سعي بين صفا و مروه

10.طواف نساء

11.دو ركعت نماز طواف نساء

12.ماندن در مني (شب يازدهم ، دوازدهم و سيزدهم براي بعضي از اشخاص

13.درروزهاي يازدهم و دوازدهم رمي جمرات ، اشخاص كه شب سيزدهم در مني ماندند روز سيزدهم بايد رمي جمرات كنند.

شرايط وجوب حج

شرايط وجوب حج

1.عقل

2.بلوغ

3.حريت

4.استطاعت مالي (داشتن زاد و راحله)و راهي (راه باز باشد)


20


شناسنامه ي امام سجاد (عليه السلام)

نام: علي (عليه السلام)

لقب: ‌زين العابدين سيد الساجدين

كنيه: ابو الحسن ابو محمد

نام پدر: امام حسين (عليه السلام)

نام مادر: شهربانو (سلام الله عليها)تاريخ تولد: 5 شعبان 38 هجري قمري

محل تولد: مدينه ي منوره

تاريخ شهادت : 25 محرم 95 هجري قمري

مدت امامت: 35 سال

علت شهادت: مسموم شدن توسط هشام بن عبد الملك

محل دفن : قبرستان بقيع

حديث: عجبت لمن يحتمي من الطعام الحضرته كيف لايتحمي من الذنب لمعرفه

عجب دارم از مردمي كه از خوراك به جهت زيان آن خودداري مي كنند ولي از گناه بخاطر عاقبت برآن پرهيز نمي كنند .

خصوصيت بارز


21


از خصوصيات آن حضرت اين است كه ايشان را آدم آل محمد مي شمارند زيرا پس از كربلا نسل ابا عبدالله به امام سجاد (عليه السلام) انحصار يافته بود و اگر اين امام عزيز به دست دشمنانشان به شهادت مي رسيدند از نسل امام حسين (عليه السلام) كسي بر زمين نمي ماند.

حج در کودکي

امام سجاد (عليه السلام) : نهايت طريق سوي خداي متعال اين است كه دانسته شود كه طريقي به سوي او نمي توان يافت .

در زمينه ي تشرف حضرت علي ابن الحسين سيد الساجدين زين العابدين (عليه السلام) به حج در كودكي دو روايت وجود دارد كه حاجتي برايم پيش آمد و كمي از كاروان فاصله گرفتم ، در اين حال با كودكي برخورد كردم كه با پاي پياده را مي پيمود با خود گفتم: سبحان الله، بياباني پهناور و كودكي در حال پياده روي ! پس به او نزديك شدم و بر او سلام كردم . جواب سلام را داد به او گفتم : به كجا رهسپاري گفت :خانه ي پروردگارم را اداره كرده ام گفتم حبيب من تو كوچكي بر تو نه واجبي است و نه مستحبي او فرمود: اي پير مرد بزرگوار ،آيا تا به حال نديده اي افرادي كه از من كوچكتر بوده اند و مرده اند من گفتم زاد و راحله ي تو كجاست جواب فرمودند :‌زاد و توشه ي من تقواي من است ومركب سواري و راحله ي دو پاي من و اراده و قصدم مولايم است .

گفتم : من چيزي از غذا و طعام با تو نمي بينم فرمود : اي شيخ آيا اين عمل نيكوست كه انساني تو را دعوت كند آنگاه تو از منزلت طعامي برداري و با


22


خود ببري ؟گفتم: خير فرمود : كسي كه من را به خانه اش دعوت نموده است خودش طعام مرا مي دهد و آب مي آشاماند . گفتم: برو بر مركب من سوار شو تا به مكه برسيم و حج را درك كنيم فرمود کوشش و تلاش از جانب من است ورساندن بر عهده اوست.ايا قول خدا را نشنيده اي که مي فرمايد:والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سيلنا و ان الله لمع المحسنين1 يعني كساني كه در راه ما جهاد و تلاش كنند هر آينه آنها را به راههاي خود هدايت مي كنيم و حتماً خداوند متعال با نيكوكاران است .

دراين گير و دار بوديم كه جواني خوش منظر در حالي كه لباسهاي سفيد نيكويي پوشيده بود رو به ما آورد و با آن كودك مسافحه نمود و بر او سلام كرد . من رو به آن جوان كردم و گفتم : تو را به كسي كه تو را نيكو آفريده سوگند مي دهيم اين كودك كيست ؟ گفت: آيا او را نمي شناسي به او علي ابن الحسين ابن ابيطالب است.جوان را رها كردم و به خدمت آن كودك رفتم و گفتم شما را به پدرانتان قسم مي دهم اين جوان کيست؟فرمود: آيا او را نمي شناسي؟او برادرم خضر است که هر روزبه سراغ ما مي آيد و بر ما سلام مي كند. دوباره گفتم : شما را به پدرانتان قسم مي دهم من را آگاه سازيد كه چگونه اين بيابانها را بدون زاد و توشه مي پيمائيد حضرت فرمودند: نه من با زاد و توشه ي اين بيابانها را مي پيمايم زاد و توشه ي من چهار چيز است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

30- سوره ي عنكبوت آيه ي 69


23


عرض كردم ، كدام است ؟ فرمودند همه دنيا را يكسره به کلي مي بينيم كه مملكت خداست و در عوض همه ي خلق را مي بينيم كه بندگان خدا و كنيزان او و عيال اويند. اسباب و روزيها را نيز بدست خدا مي بينيم و قضاء الهي را در تمام زمين نافذ و جاري مي بينيم من گفتم يا زين العابدين زاد و توشه ي شما چه نيكو و زيبا زاد و توشه اي است و شما با آن صحراهاي آخرت را در مي پيمائيد و بيابانهايي دنيا سهل و آسان است .(1)

2- عبدالله بن مبارك مي گويد : در بعضي از سالها به سمت مكه براي زيارت خانه خدا مي رفتم . در كنار حجاج در حال حركت بودم كه كودكي هفت يا هشت ساله را مشاهده كردم او در گوشه اي بدون زاد و توشه و راحله مشغول حركت بود من به نزدش رفتم و بر او سلام كردم و گفتم ، با چه كسي بيابان را طي مي كني؟ گفت: با شخص نيكوكار (قلت مع من خطت البر ، قال مع البار) در نظرم بزرگ آمد و لذا سئوال كردم : پسرجان زاد و توشه ي مركب سواري شما كجاست؟ فرمود:‌زاد من تقواي من و راحله و مركب سواريم دو پاي من است مولايم را نيز قصد كرده ام با شنيدن اين سخنان شخصيت او را در نفس من بسيار بزرگ جلوه كرد و لذا گفتم پسرم از كدام فاميل هستيد فرمود : از دودمان ابوطالب ، گفتم بيشتر توضيح دهيد . فرمود :‌هاشمي هستم و باز كه بيشتر توضيخ خواستم فرمود: علوي و فاطمي هستم گفتم اي سيد و آقاي من آيا تا كنون شعري سروده ايد؟ فرمود :‌بلي گفتم : چند سطر از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

31- بحارالانوار ، ج 42 ص38 ، حديث 33 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب


24


شعرت را برايم بخوان حضرت اينچنين سرودند :لحنن علي الحوض رواده ، ندود و نسقي و راده .

ماناز من ناز الابنا- و ماخاب جنا زاره و من سرنا نالم نا اسرار و من يساء ناساء ميلاده و من كان غاصباً حق قيامه ميعاده .(1)

سپس از چشمان من غائب شد تا اينكه به مكه رسيدم و حج خود را بجا آورده و برگشتم و به ابطح( 2 ) رسيدم .

درآنجا حلقه اي دائره شكل ديدم نزديك رفتم و برآنها مشرف شدم تا ببينم چه كسي آنجاست در اين حال همان كودك كه مصاحب و رفيق من شده بود را ديدم پرسيدم نام او كيست گفتند او سيدالساجدين زين العابدين علي بن الحسين بن علي ابن ابيطالب (عليه السلام) است .(3)

اسرار حج

بعضي از روايات كه ناظر بر اسرار حج است گرچه از حيث سند قابل تامل و دقت مي باشد و جاي تحقيق بيشتري دارد ليكن متن آنها بسيار قوي است و كساني كه احاديث را با متون آنها مي شناسند اين گونه از احاديث را معتبر مي دانند .

علي بن الحسين (عليه السلام) بعد از سفرحج، شبلي را ديدند و فرمودند :‌چه مي كني؟ عرضه داشت ازحج بر مي گردم .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

32- هرآينه ما پشتازان و در برآمد حوض كوثر هستيم و واردشدگان برآن را پشتيباني و آب مي آشاميم هر كسي كه رستگار مي رسيد جز از طريق

33- اسم وادي است

34- بحارالانوار ، ج 46 ص91 حديث 78 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 294


25


امام سجاد (عليه السلام) زهري پرسيدند : به نظر تو جمعيت زائر امسال چقدر است زهري عرض كرد : چهارصد هزار يا پانصد هزار نفر. حضرت با اشاره اي گوشه هايي از ملكوت را بر وي روشن ساخت و او باطن بسياري از افراد را ديد كه به صورت حيوان بودند آنگاه فرمودند: حج گزار كم است و سر و صدا و ناله زياد است فرمودند: آيا به ميقات رفتي و لباس دوخته را از تن درآوردي و لباس احرام را در برنمودي و سپس غسل احرام انجام دادي ؟ عرض كرد: آري.

فرمودند: اين كه لباس دوخته را از تن بر گرفتي ،آيا هنگام كندن لباس دوخته ، قصد كردي از لباس معصيت بيرون بيايي ؟ فرمودند: وقتي غسل احرام انجام دادي آيا قصد كردي كه خود را از گناهان شستشو مي كني؟ عرض كرد : نه . من فقط لباس مخيط دوخته را بيرون آوردم و لباس احرام رابرتن كردم و وقوف نمودم .

و نيت كردم همان گونه كه ديگران انجام دادند حضرت فرمود: پس تو احرام نبسته اي ! احرام يك دستور ظاهر داري كه همه آن را انجام مي دهند و يك دستور باطني و سري دارد كه تنها اهل سير وسلوک و كساني به اسرار حج آگاهند ، به آن توجه مي كنند.(1)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

35-بحارالانوار ج46 ، ص 76 حديث 66 به نقل از اشراد شيخ مفيد


26


لبيک گفتن آن حضرت

يكي از واجبات حج كه با آن حج يا عمره آغاز مي گردد پس از پوشيدن لباس احرام گفتن لبيك است كه محرم بعد از پوشيدن احرام مي گويد لبيك ، الهم لبيك ، لبيك لاشريك لك لبيك ، ان الحمد و النعمه لك و الملك لاشريك لك لبيك . لبيك به معناي گوش به فرمان بودن و اطاعت كامل در مقابل فرمان است .

حضرت امام سيدالساجدين و العابدين علي بن الحسين (عليه السلام) درآغاز حج منقلب مي شدند و وقتي لباس احرام مي پوشيدند از ياد خدا و جلال او رنگشان تغيير مي كرد و چنان در جذبه معنويت حق قرار مي گرفت كه از گفتن لبيك نيز ناتوان مي گشتند

همراهانش مي پرسيدند : چرا لبيك نمي گوئيد ؟ امام مي فرمودند بيم دارم كه لبيك بگويم ولي خدا.ند جواب رد بدهد و ندادهد :‌لا لبيك.

مالك بن انس مي گويد : يك سال علي بن الحسين زين العابدين و العارفين (عليه السلام) محرم شد و وقتي لبيك الهم لبيك گفتند حالشان دگرگون شد و از هوش رفت و از مركب خود بر زمين افتاد.


27


مکانهاي مورد علاقه آن حضرت

حضرت امام سجاد (عليه السلام) به نماز خواندن در حجر اسماعيل در موقع تشرف به حج و دخول در مسجد الحرام بسيار علاقه داشتند طاووس يماني مي گويد : شبي داخل در حجر اسماعيل شدم در اين حال علي بن الحسين سيد العابدين (عليه السلام) نيز وارد شده و مشغول نماز شدند و پس از نماز به سجده رفتند با خود گفتم : مردي صالح از اهل بيتي شايسته ، پس حتماً بايد به دعايش گوش دهم آنگاه شنيدم كه در سجده مي گفت عبيك بفنائك ، مسلينك بفنائك فقيرك بفنائك ، سائلك بفنائك .

و من در هيچ مشكل و ناراحتي آن را نخوانده بودم مگر اينكه مشكلم حل شده و برايم فرج حاصل مي شد .

راز و نياز آن حضرت

همچنين امام سجاد (عليه السلام) در هنگام صبح با درآويختن به پرده كعبه با خداي خود مناجات مي نمودند اصعمي مي گويد: شبي مشغول طواف در اطراف خانه كعبه بودم در آن حال جواني داراي شمائل ظريف ديدم كه گسيوان او معلوم بود و به پرده كعبه چنگ زده و مي گفت : چشمها خوابيده و ستارگان و نجوم رفعت و علوم يافته است . و تو پادشاه حي و قيوم مي باشد . پادشاهان در بهاي خود را بسته و نگهبانان برآن گمارده اند ، اما درب تو براي سائلين باز مي باشد و به سراغ تو آمدم و به رحمت خود تا به من نگاه كني ، انک ارحم راحمين و بعد اشعاري را تلاوت نمودند :

يا من يجيب دعا المضطر في الظم

يا كاشف القر و البلوي حج القسم

قد نام و فدك حول البيت قاطبه

دانت وحدت يا قيوم لم تنم

ادعوك رب دعا قدامرت به

فارحم بكائي بحق البيت المحرم


28


ان كان عفوك لاير بوه ذوسرف

فمن يجود علي الحاصين بالنعم ( 1 )

اصمعي مي گويد : به پست سر اين جوان آمدم و متوجه شدم او زين العابدين علي بن الحسين (عليه السلام) است .(2)

همچنين طاووس الفقيه مي گويد: حضرت علي بن الحسين سيدالساجدين (عليه السلام) را ديدم كه از وقت عشا تا سحر به دور خانه ي خدا طواف مي كرد و عبادت مي نمود . پس چونكه ديگر هيچ كس را نديد با گوشه چشمش به سوي آسمان خيره شد و عرض كرد : خداوندا ، ستارگان آسمانهاي تو پايين رفتند و چشمان بندگان به خواب رفته است و دربهاي تو براي نيازمندان و سائلين باز است به سراغ تو آمدم تا مرا بيامرزي و به من رحم كني و سيماي جدم (صلّي الله عليه وآله) را در عرصه هاي قيامت به من بنمايي سپس گريست و گفت به عزت و جلالت سوگند با معصيتم قصد مخالفت تو را نداشتم .در هنگام معصيت تو را معصيت نکردم در حالي که به تو مشکوک باشم ويا به عذاب تو جاهل بوده و يا به عقوبتت معترض باشم وليكن نفسم مرا گول زده و بر اين عمل پرده آويزان تو بر من و عمل من ، مرا كمك نمود پس الان از عذاب تو چه كسي مرا نجات خواهد داد و به در تو ريسمان خودت را از من قطع نمايي به ريسمان چه كسي چنگ زنم پس دامي از رسوايي بزرگ از فردائيكه در پيشگاه تو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

36- اي كسي كه دعاي انسان مضطر را در ظلمتهاي شبانه مستجاب مي نمايي و اي كسي كه ضرر معصيت و مرض را برطرف مي نمايي

37- همه ميهمانان تو در اطراف خانه ي تو به خواب رفته اند و قواي قيوم به تنهايي في خوابي .


29


وقوف خواهم داشت همان هنگاميكه به سبك باران گفته خواهد شد به راحتي عبور كنيد.

به سنگين باران نيز گفته مي شود فروآئيد آيا من با سبك باران عبور خواهم كرد و يا با سنگين باران به دير كشيده خواهم شد واي بر من هرچه عمرم طولاني مي شود گناهان و خطاهايم بيشتر شده و توبه هم نمي كنم . آيا وقت آن نرسيده كه از خدايم خجالت بكشم؟ بازگريست و اين اشعار را سرود :

اتحرقني بالنار يا نمايه الهي فاين رجايي ثم اين محبتي اتيت با عمل جناح ززيه و مافي الورمي خلق جني كجنايتي1

بازگريست و گفت : منزهي تو، مصيبت مي شوي كانا اصلاً ديده نمي شوي و تو آنچنان حلم و صبر مي ورزي كاناً اصلاً معصيت نشده اي؟تو نسبت به مخلوقات خود با نعمتهاي زيبا و انعامهايي نيكو آنچنان كه محبت مي ورزي ، كه كان تو به آنها نياز داري؟ و تو سيد و مولاي من از آنها كاملاً بي نياز مي باشي ، و بعد هم به حال سجده خود را به روي زمين انداخت .

طاووس مي گويد : من به ايشان نزديك شدم و سر مباركش را برداشته و آن را به زانوي خود گذاشته و گريستم تا اينكه اشكهاي چشم من بر گونه ي حضرت جاري شد اي فرزند رسول خدا اين جزع و فزع براي چيست؟ برماست كه بمانند شما با خدا مناجات كنيم چرا كه ما گنهكار و جنايت كننده هستيم ولي شما پدرتان حسين بن علي و مادرتان فاطمه ي زهرا وجدتان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

38-بحارالانوار ج46 ، ص81-80 حديث 75 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب


30


رسول خداست طاووس مي گويد: حضرت من به توجه فرمود و گفت : هيهات ، هيهات الي طاووس يادپدر و مادر وجدم را از من وابگذار خداوند بهشت را براي كسانيكه او را اطاعت كنند و نيكوكار باشند آفريده است كه چه بنده اي حبشي باشد همو آتش را براي كسانيكه او را نافرماني كنند آفريده وحال اگر او فرزندي از قريش باشد .

آيا سخن خداوند متعال را نشنيده اي :«فاذا في الصور فلاانساب بيتهم يومئذ و لاتيسائلون ».(1)

پس هرگاه در صور دميده شود و قيامت فرا رسد پس نسبها در آن روز بين مردم از بين خواهد رفت و سئوال نخواهد شد سوگند به خداوند متعادل در فرداي قيامت هيچ چيز به تو نفع نخواهد رسانيد مگر آنچه كه از عمل صالح به عنوان پيش كش ، پيش فرستاده باشي2.

قضيه ي ديكري از طاووس از حضرت سيدالساجدين (عليه السلام) نقل شده كه چنين است :

مردي را در مسجد الاحرام زير ناودان خانه خدا ديدم كه نماز مي خواند و دعا مي كرد در حالي كه گريه هم مي كرد نزد او آمده و زماني كه از شما فارغ شد متوجه شدم حضرت علي بن الحسين زين العابدين (عليه السلام) است بعد با حضرت صحبت كردم كه مشروح اين بيان تحت عنوان بعضي از مكانهاي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

39- سوره مومن آيه 101

40-بحارالانوار ج46 ، ص101 حديث 89 به نقل از كشف النعمه


31

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

تعداد بشاراتى كه از پيامبر اكرم ( ص) درباره حضرت مهدى (ع) وارد شده ، بيش از آن است كه در اين مختصر گنجانده شود، ما از ميان اين احاديث تنها به ذكر چهل حديثى كه حافظ ابونعيم اصفهانى (متوفى 430هـ ) در كتاب اربعين حديث فى المهدى ذكر المهدى و نعوته و حقيقة مخرجه جمع آورى كرده ، اكتفاء مى كنيم.

  مرحوم على بن عيسى اربلى در كتاب كشف الغمه مى نويسد: چهل حديث درباره مهدى موعود به دست آورده ام كه حافظ ابونعيم اصفهانى آنها را جمع آورى كرده و من هم به ترتيبى كه او ذكر نموده ، مى آورم ولى از ميان سلسله سند فقط شخص راوى كه از پيغمبر روايت نموده است، نام مى بريم :

حديث1- رفاه مردم در عصر امام زمان :

ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود :

يكون من امتى المهدى ان قصر عمره فسبع سنين و الافثمان و الافتسع يتنعم امتى فى زمانه نعيما لم يتنعموا مثله قطّ البر و الفاجر يرسل السماء عليهم مدراراً و الا تدخر الارض شيئاً من نباتها .  

مهدى از ميان امت من برخاسته شود مدت سلطنت او هفت يا هشت يا نه سال مى باشد ، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمايند كه قبل از وى هيچ بّر و فاجرى بدان نرسيده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمين از روئيدنيهاى خود چيزى فرو گذار نمى كند.


حديث2- عدل مهدى (عج) :

حديث3: 

حديث4- مهدى فرزند فاطمه  زهرا (س) :

حديث5- مهدى برگزيده خداست :

على بن هلال از پدرش روايت نموده كه گفت در مرض پيامبر (ص) ، حضورش شرفياب شدم ، ديدم فاطمه (س) در بالين پدرش نشسته و اشك مى ريزد چون صداى گريه اش بلند شد، پيامبر سر برداشت و فرمود:

فاطمه جان ! چرا گريه مى كنى ؟

عرض كرد: مى ترسم بعد ازشما احترام ما از دست برود ؟

فرمود : عزيزم ، مگر نمى دانى كه خداوند به اعل زمين نگاه كرد و پدرت را از ميان آنان برگزيد، سپس نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد، و به من وحى فرمود كه تو را به او تزويج كنم ؟

دخترم ! ما اهل بيتى هستيم كه خداوند عزوجل هفت فضيلت به ما عطا فرموده كه به هيچ كس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است، و آن اين كه :

من خاتم پيامبران نزد خدا و بهترين آنها و محبوبترين بندگان مى باشم و با اين امتيازات پدر تو مى باشم، جانشين من بهترين جانشينان پيغمبران و محبوبترين آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهيد ما بهترين شهداء و محبوبترين آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربن ابيطالب كه با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى كند پسر عموى پدرت و برادر شوهرت از ما است ، در سبط اين امت كه حسن و حسين دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند از ماست، و به خدا قسم كه پدرشان افضل از آنهاست.

يا فاطمة و الذى بعثنى بالحق ان منهما مهدى هذه الامة اذا صارت الدنيا هرجاً و مرجاًًً و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل و اغار بعضهم على بعض فلا كبير يرحم صغيراً و لا صغير يوقر كبيراً فيبعث الله عند ذلك منهما من يفتح حصون الضالة و قلوباً غلفاً يوم بالدين فى آخر الزمان كما قمت به فى آخر الزمان و يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً .

اى فاطمه ! به خداوندى كه مرا به راستى برانگيخته ، مهدى اين امت نيز از ايشان مى باشد، موقعى كه دنيا هرج و مرج شود و آشوبها پديد آيد و راهها مسدود گردد و اموال يكديگر را به غارت برند، نه بزرگتر به كوچكتر رحم كند و نه كوچكتر احترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند كسى را برانگيزد كه قلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشايد و اساس دين را در آخر الزمان استوار سازد، چنان كه من در آخر الزمان پايدار گردم و زمين را پراز عدل نمايد چنان كه از ظلم پر شده باشد....

حديث6- مهدى ، حسينى است :

در آن كتاب از حذيفة بن يمان روايت مى كند كه گفت: پيامبر خطبه اى ايراد فرمود و آنچه مى بايد اتفاق بيفتد به ما اطلاع داد سپس فرمود :

 لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتى يبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى .

اگر از عمر دنيا جز يك روز بيشتر نمانده باشد. خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگيزد  كه همنام من باشد.

 سلمان برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا(ص) از كدام فرزند شما خواهد  بود؟ فرمود : از اين فرزندم ، و دست روى شانه حسين (ع) گذاشت.

حديث7- قريه اى كه مهدى از آنجا قيام مى كند :

حديث8- ويژگيهاى حضرت :

حديث9  :

 حذيفه روايت نموده كه پيامبر (ص) فرمود :

المهدى رجل من ولدى لونه لونٌ عربىٌ و جسمه جسمٌ اسرائيلى على خدّه الآيمن خال كانه كوكب درى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السماء والطير فى الجوّ.  

مهدى مردى از اولاد من است رنگ بدن او رنگ نژاد عرب و اندامش مانند اندام بنى اسرائيل است،در گونه راست وى خالى است كه چون ستاره تابناكى بدرخشد زمين را پر از عدل كند چنان كه پر از ظلم شده باشد، ساكنان زمين و آسمان و پرندگان هوا در خلافت وى خشنود خواهند بود.

حديث10:



حديث11: 

حديث12:

 ابوامامه باهلى از پيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود:

 بينكم و بين الروم اربع هدن يوم الرابعةعلى يد رجل من آل هرقل يدوم سبع سنين ..

ميان شما و روميان چهار صلح است ، چهارمين آن به دست مردى از نسل هرقل خواهد بود و هفت سال دوام مى يابد مردى از طائفه عبدقيس به نام مستور بن بجلانعرض كرد اى رسول خدا (ص) در آن روز پيشواى مردم كيست ؟

فرمود : المهدى من ولدى ابن اربعين سنة، كان وجهه كوكب درى فى خده الايمن خال اسود عليه عباء تان قطريتان كانه من رجال بنى اسرائيل يستخرج الكنوز يفتح مدائن الشرك .

پيشواى مردم مهدى است كه از فرزندان من مى باشد كه چون ظهور كند به صورت مرد چهل ساله مى نمايد.رخسارش چون ستاره تابان مى درخشد و در سمت راست رخسارش خال سياهى است، دو عباى قطرى پوشيده (و از لحاظ سلامت بنيه ) گوئى ازمردان بنى اسرائيل است، ذخائر زمين را استخراج كند و شهرهاى شرك را بگشايد .

حديث13:

حديث14:

حديث15: ظهور هويدا :

حديث16- ابر بر سر او سايه افكند :

حديث17: بالاى سرحضرت مهدى (ع) فرشته اى است :

حديث18: مژده پيامبر (ص) به ظهور مهدى (ع) :

ابوسعيد خدرى از پيغمبر (ص) نقل كرده كه فرمود :

ابشركم بالمهدى يبعث فى امتى على اختلاف من الناس زلزال فيملاء الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً يرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض يقسم المال صحاحاً فقال له رجل : و ما صحاحاً ؟ قال : السوية بين الناس .

شما را مژده به ظهور مهدى مى دهم كه به هنگام اختلاف زياد و تزلزل مردم ، قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد چنان كه از ظلم و ستم پر شده باشد ساكنان آسمان و زمين از حكومت او راضى خواهند بود و اموال را ميان مردم به طور مساوى قسمت كند.

حديث19: نام آن حضرت :

حديث20- كنيه او :

 


حديث21:

حديث22-عدل مهدى (عج):

حديث23-اخلاق آن حضرت :

حديث24- بخشش مهدى (ع) :

حديث25-علم مهدى به سنت پيغمبر (ص):


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

بسمه تعالی

آیا هرروز وقتی ازخواب بیدار می شویم به این فکر هستیم که چگونه اعمالمان رابرای خشنودی اماممان کنترل کنیم آیا به این فکر افتاده ایم اگراممامان بیاید چگونه بااوربرو خواهیم شد وچه جوابی برای ارائه به اعمالمان  به حضورایشان داریم.چه بسانه؟می دانید چرا چون همیسه به این فکرهستم که امروز بگذرد وفردا روزاصلاح است هنوزفرصت داریم تا اعمالمان را درست کنیم .ولی چه بسا عمر روزانه می گذر وفنا باقی می می ماند وپشیمانی.پس بیائید ازامروز همان فردا راشروع کنیم تادیرنشده.دراین زمان بحرانی دشمن درپی شما هااست که شما رابیشتردرعشق مظاهردنیوی ومال دنیا غوطه ورکند.زمان مانند زمان علی ابن ابیطالب است که معاویه ها می خواستند علی را ازملت جدا کنند وحال می خواهند بین رهبریت ومردم تفرقه بیندازند وبعد دستمان راازپشت ببندند واگرحرفی زدی آنوقت راست می گویند که تو به دین ورهبرت رحم نکردی پس به ما هم رحم نمی کنی وجذایت دادن خاک وناموس وثروتت است.میبینید گونه می خواهند سرزمین شیعه رادرسوریه به نابودی کشند.رهبریت سوریه بهانه است آنان باشیعه ومنتظران امامت کاردارند چون می دانند علائم ظهورنزدیک است وبااین کارراه رابرمریدان تنگتر کنند.ترکیه عثمانی امریکا ی جنایتکار چطورشده حامی مردم به اصتطلاح مسلمان سوریه شده اند چون امریکای یزید وترکیه ابن سعد درمیدان سوریه برای به خاک وخون کشیدن طرفداران زینب کبری وامام شهیدان حسین زهرا لشگر کشی کرده اند.این روزها همان روزهای شب عاشورااست که چه کسانی شبانه ازراه درست به کمراهی کشیده شوند وامامشان را با یزیدیان تنها بگذار.بخودبیائید که اگراشتباه کنید دیگرراه برگشت نیست.بیائید دوباره با اماممان ورهبرمان بیعت واقعی کنیم ودراین را بااستقامت بایستیم حتی اگرفرزندانمان کرسنه بخواب بروند.


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 مهر 1390برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

 

جمکرانش را که می‌شناسی؟ چند بار رفته‌ای آنجا برای بازگو کردن واگویه‌های دلت! ... آنجا که رفته‌ای، به امام زمانت چه گفته‌ای؟ به قدر و یقین ظهورش را خواسته‌ای، نه؟ که زودتر بیاید...

آه! که چه است این روزها و این لحظه‌ها که نبودن مولا و مقتدایمان چقدر آزارمان می‌دهد...

چه می‌گویم؟

نه، اشتباه کرده‌ام، این روزها و این لحظه‌ها چقدر سخت می‌گذرد که بودن مولایمان و نبودن ما چقدر آزارمان می‌دهد...

عتبات چه؟ رفته‌ای؟ به کوفه، شهر بی وفایان و مسجد سهله‌اش که اگر خوب گوش کنی، صدای مناجاتش را می‌شنوی که شیعیانش را دعا می‌کند...

******

می‌گویم من و تو که اینقدر دم از عشق مولایمان می‌زنیم، اینقدر برایش ندبه می‌خوانیم هر صبحگاه جمعه، هر صبح عید غدیر، هر صبح عید قربان و هر صبح عید فطر؛ ما که هر صبح دستی بر سینه و دستی بر سر آه و ندبه کنان می‌خوانیم:

«اللهم ارنی الطلعة الرشیدة و الغرة الحمیدة و اکحل ناظری بنظرة منی الیه و عجّل فرجه و سهّل مخرجه ...»؛ ما که دعای سمات می‌خوانیم غروب هر جمعه به یادش در هر کجا که دارد این دعا را زمزمه می‌کند... چقدر با وظایف‌مان آشناییم؟

می دانی که من و تو به عنوان منتظر مهدی(عج) وظایفی داریم برای خودمان... .

می گویم بیا کمی بیشتر به خودمان فکر کنیم و وظایف مان، نباشد که راه را بی راهه بروییم به خیال راه راست!

******

بگذار از اینجا برایت شروع کنم که شاید برای امام عصر، مهدی فاطمه(عج) کتاب های بی شماری نوشته شده باشد، همایش های زیادی گذاشته باشند، کارهای فرهنگی بسیاری کرده باشند؛ اما هنوز کم است. هنوز یک نکته از هزاران گفته نشده است؛ چرا که قرآن و روایات اسلامی به گستردگی بر روی این مسئله سرمایه گذاری کرده اند. حتماً شنیده ای که « مَن ماتَ وَ لَم یَعرف امامَ زَمانِه ماتَ مَیتَةً جَاهِلیةً 1

و شناختن امام نه یعنی اینکه او کیست؟ کجا و کی به دنیا آمده است؟ پدر و مادرش چه کسانی هستند؟ و ... که شناختن امام؛ یعنی دریافتن اینکه او ولی و حجت خدا بر روی زمین است و اطاعتش بی چون و چرا، واجب؛ یعنی دریافتن اینکه امام پس از پیامبر ضامن تداوم حیات دین و پاسخگوی نیازهای بشر است که باید از او اطاعت کرد و یاری اش کرد در حفظ دین خدا و فرمانش را پذیرفت، حتی اگر به ضررمان باشد که دستور ولی خدا شاید به ضرر منافع فردی مان باشد، اما هیچ گاه به ضرر جامعه بشری نخواهد بود که امام آمده است تا جامعه بشری را به سوی سعادت رهنمون شود.

وقتی من و تویی که ظهور امام مان را انتظار می کشیم، وظایف مان را به خوبی بشناسیم و به خوبی هم به آنها عمل کنیم، در حقیقت توجهات و رضایت قلبی امام عصر(عج) را به دست آورده ایم و شرایط را برای ظهور حضرت فراهم کرده ایم. حالا اگر همه منتظران حضرت این وظایف را به خوبی بشناسند و به خوبی نیز عمل کنند، چقدر فرج مولا نزدیکتر خواهد شد!

از امام حسین (علیه‌السلام) پرسیدند: معرفت خدا چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: «معرفت اهل هر زمان نسبت به امامشان است که اطاعت او بر ایشان واجب است.»همراه شوی اگر با ما، زین پس با امام مهربانی که خودش هم برای فرجش دست به دعا دارد، بیشتر و بهتر آشنا خواهیم شد؛ از علائم و آثار ظهورش تا آمدنش و شیوه حکومت داری اش، تا آنچه از علم و دانش و هدالتی که با خود می آورد؛ عدالتی که همه سنگش را به سینه می زنند و گاه برخی هم بسیار جدّ و جهد می کنند برای پدید آوردنش اما با همه تلاش های آنها، عدالتی که مهدی فاطمه (علیهماالسلام) می آورد؛ چیز دیگری از جنس دیگر است... .

اینک با ما باش در گام اول ... .

 

گام اول

شناخت امام زمان(عج)


یکی از پایه های بنیادی و اساسی اسلام، اعتقاد به امامت است، آنگونه که اگر مسئله امامت از اسلام برداشته شود، نقص بزرگی در دین اتفاق خواهد افتاد.
تصور کن پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، امامی نبود که مردم را به طریق راست هدایت کند؛ امامی نبود که وقتی مشکلات و مسائل بر مردم پیچیده می گردید و از حل آن عاجز می ماندند، به کمک آنها بیاید و مسائلشان را به بهترین راه و شیوه حل کند؛ امامی نبود که وقتی با گذر زمان که زندگی ها نسبت به گذشته دگرگون می شد و در هر دوره ای مردم نیاز داشتند که احکام الهی درباره مسائل جدید را بدانند، مسائل و احکامشان را برایشان بگوید و آنان را از گمراهی نجات دهد، چه می شد؟ جامعه مسلمانان به چه هرج و مرجی کشیده می شد؟...

برای هدایت جامعه به سوی کمال بود و قدم برداشتنش در مسیر هدایت و نجات از گمراهی ها که خداوند در غدیر خم به پیامبرش دستور داد، امامت علی بن ابیطالب (علیه‌السلام) را به مردم ارائه کند و مسئله مهم ولایت را تکمیل کننده رسالت خود و تمامی پیامبران قبل قرار دهد:

(یَا ایُّها الرَّسولُ بَلِّغ مَا أُنزلَ إلَیکَ مِن رَّبِّکَ وَ إن لَم تَفعَل فَمَا بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعصِمُکَ مِنَ النَّاس إنَّ اللهَ لا یَهدِی القَومَ الظَّالِمینَ) 2

امام زمانت را که بشناسی، از هر چه راه ضلالت و گمراهی است نجات یافته ای که وقتی امامت را شناختی دیگر خواهی یا نخواهی به دنبال فرقه های کاذب نخواهی رفت و خدا و سعادت دنیوی و اخروی را در چیزهای پوچ نخواهی یافت.

امام نظام بشری را حفظ می کند، کمال و سعادت بشر را تضمین می کند و او را در سیر به سوی خدا رهنمون می شود، اگر بشر دستورات او که همان احکام الهی اند را اجرا کند و تابع محض باشد.

از امام حسین (علیه‌السلام) پرسیدند: معرفت خدا چیست؟ حضرت در پاسخ فرمود: «معرفت اهل هر زمان نسبت به امامشان است که اطاعت او بر ایشان واجب است.»3

در روایت دیگری نیز از امام معصوم می خوانیم: «اگر دلالت ها و عنایت ها و هدایت های الهی نبود، ما شناخته نمی شدیم و اگر ما نبودیم، خدا شناخته نمی شد.»4

و این یعنی همان گونه که تمام آسمان ها و زمین و هر آنچه که در آنان است، دلایل وجود حق و آیات اویند، وجود امام نیز در هر عصر و زمان آیت و نشانه ای بزرگتر است، همان گونه که امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «برای خدای عز وجل، نشانه ای و خبری بزرگتر از من نیست.»5

امام واسطه فیض میان خالق و مخلوق است؛ زیرا موجودات نمی توانند به طور مستقیم فیض را از خالق دریافت کنند. همه فیوضات زندگی اعم از اصل هستی وجود، کمالات وجود و نیازمندی های زندگی روزمره با وساطت امام به موجودات می رسد.

شرط قبولی و پذیرش اعمال مان در پیشگاه حضرت حق، پذیرش ولایت و امامت ائمه هدی است که خودشان به آن تصریح کردند، وقتی فرمودند: « لا یَقبَلَ اللهُ مِنَ العِبادِ عَملاً ألاّ بمَعرفَتِنَا؛ خداوند عمل بندگان را قبول نمی کند، مگر با شناخت ما»، پس باید امام زمان مان را بشناسیم تا با تن در دادن به ولایت و امامتش، اعمال مان مورد قبول حق تعالی باشدزیارت جامعه کبیره را که خوانده ای؟ ... «بِکُم فَتَحَ اللهُ وَ بِکُم یَختِمُ وَ بِکُم یَمحُوا مَا یَشَاءُ وَ بِکُم یُثبتُ وَ بِکُم تُثبتُ الأرضُ

أشجَارَها وَ بّکُم تُخرجُ الأرضُ أثمَارَها و بِکُم تُنزلُ السَّماءَ قَطرَها و رزقَها وَ بِکُم یَکشفُ اللهُ الکَربَ وَ بِکُم یُنَزِّلَ اللهُ الغَیثَ...؛ خداوند عالم به خاطر (یا به وسیله) شما عالم را شروع و ختم کرد، محو و اثبات نیز به خاطر شماست، زمین به خاطر شما درختان را می رویاند و میوه ها را ظاهر می سازد، آسمان به خاطر شما باران و روزی نازل می کند و خداوند به وسیله شما غم و اندوه را از بندگان می زداید و به خاطر شما باران می فرستد ...»

حال که همه مخلوقات و به خصوص انسان هر چه دارد، به واسطه فیض وجودی اهل بیت پیامبر6 و ائمه هدی: به آن ها رسیده، جای تردید نمی ماند که آدمی باید ولی نعمت خود را بشناسد تا در برابر او سپاس گزار باشد.

وقتی شرط قبولی و پذیرش اعمال مان در پیشگاه حضرت حق، پذیرش ولایت و امامت ائمه هدی است که خودشان به آن تصریح کردند، وقتی فرمودند: « لا یَقبَلَ اللهُ مِنَ العِبادِ عَملاً ألاّ بمَعرفَتِنَا؛ خداوند عمل بندگان را قبول نمی کند، مگر با شناخت ما»6، پس باید امام زمان مان را بشناسیم تا با تن در دادن به ولایت و امامتش، اعمال مان مورد قبول حق تعالی باشد.

در روایتی آمده است:

ابونصر که از خدمتگزاران امام حسن عسکری (علیه‌السلام) بود، پیش از غیبت امام مهدی(عج) به حضور آن حضرت رسید. امام مهدی (عج) از او پرسید: آیا مرا می شناسی؟ پاسخ داد: آری، شما سرور من و فرزند سرور من هستید. امام(عج) فرمود: مقصود من چنین شناختی نبود! ابونصر گفت: مقصود شما چیست؟ خودتان بفرمایید.

امام(عج) در پاسخ فرمود: من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شیعیانم دور می سازد.6

امام را می توان با شناخت سیره و صفاتش نیز بهتر و بیشتر شناخت؛ آنگونه که تأثیر عملی گسترده‌اش را در رفتار و خلق و خوی منتظر هم دید.
 


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

دلیل دعا کردن براى‏ سلامتى‏ امام عصر چیست؟ در حالى‏ که خداى‏ منان اراده دارد ایشان زنده و سلامت‏ بمانند، آیا اصلا امکان دارد آن وجود مبارک دچار کسالت‏ شوند؟

 


آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست



هر کجا هست‏ خدایا به سلامت دارش 1


 


دعا از هر حیث مخصوصا براى ‏سلامتى‏ امام زمان (عج) آثار و برکات فراوانى دارد که برخى عبارتند از:

1. دعا نشانگر علاقه و محبت مسلمانان به ایشان است. اگر چه دوستى‏ تمام ائمه معصومین علیهم‏ السلام بخشى‏ از ایمان و شرط قبولى‏ اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان (عج) موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان مى‏ گردد .

2. دعا اظهار تجدید عهد و پیمان با آن حضرت است و محتواى ‏پیمان با آن حضرت را دین دارى، شریعت محورى‏ و تصمیم قلبى‏ بر اطاعت امر امام علیه‌السلام و یارى‏ رساندن او با نثار جان و مال تشکیل مى‌دهد.

تجدید بیعت‏ با آن حضرت علیه‏ السلام کارى است که بعد از هر نماز از نمازهاى پنجگانه یا در هر روز و یا در هر جمعه انجام آن مستحب است . هر روز بعد از نماز صبح، دعاهایى‏ که مربوط به وجود مبارک امام عصر (عج) است، خوانده شود، بسیار مفید و مؤثر خواهد بود .

دعاى ‏شریف «اللهم بلغ مولاى‏ صاحب الزمان صلوات الله علیه عن جمیع المؤمنین ...» و نیز «دعاى ‏عهد» شاهدى‏ براى‏ این سخن است . 2

3. دعا سبب زنده نگه داشتن یاد امام غایب در دل منتظران مى‏ گردد. یاد امام زمان (عج) توجه به ارزش هاى دین و اصول اخلاقى را در دل‏ ها زنده مى‏ کند و غفلت از یاد امام، یکى‏ از دلایل عمده پژمردگى‏ و سستى‏ ارزش هاى الهى‏ و انسانى‏ در جوامع اسلامى است .

 


دلت گر که یک لحظه غافل نشیند



خدنگ بلا بر دل دل نشیند


 


امام مهدى (عج) در خصوص زیارت آل یس مى‏ فر مایند: «هرگاه خواستید به وسیله ما به خداوند و به ما توجه کنید، این زیارت را که از جانب خداوند انشا شده است، بخوانید»4. کسى ‏که سلامتى‏ امام زمانش برایش مهم است، مسلما آزردن آن حضرت برایش سخت است; در نتیجه دعا براى‏ سلامتى‏ آن حضرت، انسان را به انجام کارهایى‏ وا مى‏دارد که موجب خشنودى‏ آن حضرت و در نتیجه سبب رسیدن به مقام رضوان الهى‏ مى‏ گردد .

5. دعا بسیار مؤثر است و موجب فرج آن حضرت و نیز فرج و گشایش در زندگى‏ مؤمنان مى ‏شود.

6. دعا موجب قرب الهى‏ است. امام مهدى(عج) در خصوص زیارت آل یس مى‏ فرمایند: «هرگاه خواستید به وسیله ما به خداوند و به ما توجه کنید، این زیارت را که از جانب خداوند انشا شده است، بخوانید» . 3

این زیارت که از جهات مختلف محتوایى عمیق دارد، بسیار مورد تاکید و سفارش قرار گرفته است. این زیارت از ابتدا تا انتها، دعاى براى سلامتى، تندرستى و بهروزى امام زمان(عج) است؛ «السلام علیک یا خلیفة الله و ناصر حقه ... السلام علیک حین تصبح و تمسى، السلام علیک فى‏ الیل اذا یغشى‏ و النهار اذا تجلى ... السلام علیک بجوامع السلام ...؛ سلام بر تو اى جانشین خدا و یارى کننده حق ... درود و سلام بر تو هنگامى که صبح و شام کنى، درود و تهیت الهى‏ بر تو در شب که همه جا را فراگیرد و در روز، در وقتى‏ که نور دهد (یعنى ‏سلام بر تو در هر صبح و شام) ... ، درود بر تو درودى‏ همه جانبه ...» .

در دعاى بعد از این زیارت نیز معانى بلندى نهفته است; مانند: خدایا او (امام زمان «عج‏») را از شر هر متجاوز و سرکشى‏ و از شر همه خلق خود پناه ده و او را از حوادث یومیه، از پیش رو و از پشت‏ سر و از طرف چپ، حفظ و نگه‏ دارى‏ کن و از این که آسیب و گزندى به او برسد، جلوگیرى‏ کن و در خصوص او، رسولت و خاندان رسولت را حفظ نما و به دست مبارکش عدل و داد را پدیدار نما! «اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه و من خلقه و عن یمینه و عن شماله و احرسه و امنعه من ان یوصل الیه بسوء و احفظ فیه رسولک و آل رسولک واظهر به العدل ...» .

در پایان سخن لازم است‏ یادآور شویم که دعا کردن براى‏ سلامتى‏ و فرج آن حضرت، اطاعت از امر خداوند و نیز اهل بیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است; «و هر که خدا و رسولش را اطاعت کند و خداترس و پرهیزکار باشد، چنین کسى‏ به فوز و سعادت خواهد رسید» .4

آخرین نکته این است که هر چند طبق وعده الهى‏ حضرت زنده و باقى‏ هستند تا زمانى‏ که پرچم توحید و عدل را در همه جهان به اهتزاز درآورند، ولى‏ بالاخره بشر هستند و در معرض آفات جسمانى‏ و بلاهاى طبیعى و ممکن است مریض شوند و دچار کسالت گردند و از این نظر دعاى ‏ما براى‏ سلامتى‏ حضرت و حفظ ایشان از این آفات و حوادث، بدون شک در سلامتى‏ وجود آن عزیز عالم وجود و آخرین در صدف امامت و ولایت، مؤثر و مفید است .
 

تبیان


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

در کدامين شب کوفه باز خواهي گشت؟
در کدامين اوج
در کدامين عروج
چشم به راه آمدنت،
در پس تمامي دريچه هاي زمين ايستاده ام
چقدر دلم تنگ شده است!
و چشم هايم چه بزرگ شده اند!
و نطفه يک سؤال که در سرم بارور مي شود!
پس تو کي مي آيي؟
تو اي وسعت بيداري
اي همه دريايي،
که دلم لبريز از عطش هاي بياباني است.


اگر او را ببينم
جسارت گفتن؟! ديدن و پرواز ... فقط همين

اگر او را ببينم به او مي گويم:
دريا به دريا،
کوه به کوه، صحرا به صحرا
در انتظار تو پيمودم

اگر او را ببينم به او مي گويم:
گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم
چه بگويم که غم از دل برود چون تو بيايي

اگر او را ببينم به او مي گويم:
بابي انت و امي فداک

اگر او را ببينم به او مي گويم:
چه بگويم ؟ بايد از غم نگفتن ها گفت...

اگر او را ببينم به او مي گويم:
مولاي من اکنون اين دل هاي مشتاق در انتظار عدل توأند.
در انتظار جوانه زدن کلمه حق، اي ستاره عدل بيا و چشم دلمان را به قدومت روشن کن .

اگر او را ببينم به او مي گويم:
... جمعه ها صدها نگاه بر آسمان خيره مي شوند.
جمعه ها هزاران دل منتظر، از شوق به سرآمدن انتظار، در قفس تنگ سينه برايت مي تپند.
اي صاحب جمعه ها! بيا و دلتنگي غروب جمعه ها را بر طرف ساز.


اگر او را ببينم به او مي گويم:
بيا که علوم، سرگردان سر برآوردن هستند، امّا نمي دانند مسير و صراط کجاست؟

اگر او را ببينم به او مي گويم:
اي راهبر انسان هاي در راه مانده! در ساحل پيروزي چشم به راه توييم و فرياد مي کشيم که: مهديا ... بيا


اگر او را ببينم به او مي گويم:
به تو مي انديشم
من در اين تنهايي
به تو مي انديشم
بي تو در تک تک گل هاي بهار
بي تو در زمزمه بين گل و سبزه و آب
به تو مي انديشم
بعد تو؛
يک يک گل ها خشکيد
بعد تو کاج بلند،
صبحگاهان به صداي خوش باد،
هيچ لبيک نگفت
و قناري در باغ،
مرد در گوشه سرد و تاريک
و درخت گل سرخ،
قهر کرد با همه اهل زمين
به تو مي انديشم!
کاش مي شد که سرانجام تو را مي ديديم
و تو با عطر گل ياس به ما مي گفتي
که محبت زيباست
که درخت گل سرخ
هر کجا
مي تواند باشد
و گل شادي هر سو
تا ابد زنده و شاداب
مي زند گلبرگي
بر سر دخترک شاه و فقير
و زمان خوبي
تا ابديت جاريست
کاش مي شد که سرانجام
تو را مي ديدم .
به تو مي انديشم


_________________
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم


 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 29 دی 1389برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

کجاست آن بقیت خداوند که از عترت رهنما تهی نمی گردد؟

کجاست آن مهیای برانداختن نسل ستمگران؟

کجاست آن برگزیده ای که دین و شریعت را باز می گرداند؟

کجاست آن آرزوی برآمدنی که قرآن و حدود را زنده می کند؟

ای سردار سر افراز

ذوالفقار علی برگیر و آماده باش تا قامت راست ستمگران را دو تا کنی.

ای قهرمان دوران!

دردمندان منتظرند تا بیایی و آنچه کژی و نابسامانی است از بن بکنی.

ای امید امیدواران!

ستمدیگان و دردمندان دیده به راهند تا بیایی و بنیاد ستم بر اندازی.

ای گنج نهان!

چهره بگشای و آیین خدا را با دم مسیحایی خویش جانی دوباره ببخش.

ای سپهسالار اسلام!

که خداوند تو را برای سربلندی امت و شریعت برگزیده است

پای در رکاب کن.

ای ترجمان قرآن!

که پیروان قرآن در آرزوی ظهور تو روز شماری میکنند

قرآن را دریاب.

.....و ای احیا گر دین!

دین را زنده کن

وای امید عاشقان و منتظران بیا...

بیا و..

اماما!

تا نیایى، دریاى زندگیمان از اسارت تـوفان رها نمى شـود.

بیا که زورقهاى شکسته مان را بادبانـى و ما بـى صاحبـان را صاحب!

بیـا که هـر دردى را درمـانـى و دردمندان را طبیب!

رواق منظر چشم من آشیانه توست

                                         کـرم نمـا و فـرودآ که جهان در انتظار توست


 

 

به شدت اقدام وحشیگرانه ی سوزاندن

قران کریم را محکوم کرده و با کمال برائت

شکایت خود را نزد خدا و امام زمان (عج)

عرضه می داریم



نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 29 دی 1389برچسب:, توسط behrooz farajzadeh

صفحه قبل 1 صفحه بعد

ابو سعيد خدرى روايت كرده كه پيغمبر فرمود :

يخرج رجل من اهل بيتى و يعمل سنتى و ينزل الله له البركة من السماء وتخرج الارض بركاتها و تملاء به الارض عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً و يعمل على هذه الامة سبع سنين و ينزل بيت المقدس .

مردى از اهل بيت من به سلطنت خواهد رسيد كه به سنت من (آن طور كه بايد) عمل نمايد و خداوند از آسمان براى وى روزى فرستد، و زمين آنچه دارد، بيرون دهد و او زمين را پر از عدل كند چنان كه پراز ظلم و ستم باشد او به بيت المقدس درآيد و هفت سال سلطنت نمايد.